سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خدایا! آموزگاران را ببخشای ـ سه بار فرمود ـ و عمرشان را طولانی کن وکسب و کارشان را رونق بخش . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
....الرزقنی حج بیت الحرام فی عامی هذا و فی کل عام واغفرلی تلک الذنوب . . . .

صلح کردم با خدای خویشتن - - - - - صلح قبل از مرگ با رنگ کفن
ای ملائک در به رویم وا کنید - - - - - بهتر از این با دل من تا کنید
من دلم را روی دست آورده ام - - - - - لشکرم را از شکست آورده ام

گریه توبه امانم را برید - - - - - تیغ نام تو زبانم را برید
این منم آن روسیاه سال قبل - - - - - درخجالت از گناه سال قبل
این منم در زلف شب افکنده دست- - - - - این منم بیچاره ای چاره پرست
چاره بیچارگان دستم بگیر - - - - - دست من امروز هستم را بگیر
دریافت پرونده صوتی همین جا ادامه شعر
ای شب تاریک نورم را بده - - - - - زان لب شیرین شورم را بده
تا که دل نازک شدم آهم گرفت - - - - - ماه تو آمد سر راهم گرفت
تا بیایم بر خودم، مهمان شدم - - - - - ریزه خوار سفره قرآن شدم
منم بساطم را کنون انداختم - - - - - خود نگو اینک تو را نشناختم
من همان عبد گنهکار توام - - - - - سایه سار ظل دیوار توام
میوه ما لک شده ما را بخر - - - - - از برای خود دل ما را ببر
خود مبین بر حال و روز زار ما - - - - - روزگاری داشت رونق کار ما
ما به سرسبزی ارادت داشتیم - - - - - از طفولیت سیادت داشتیم
سجده می بردیم بر درگاه تو - - - - - اشک می چیدیم در فصل درو
جانماز ما به روی آب بود - - - - - جای اتراق همه محراب بود
شب به شب حالی می شدیم - - - - - کشته مولی الموالی می شدیم
بی خبربودیم از درد فلک - - - - - زخم می دادیم بر دست نمک
ذکر می خوردیم جای نان شب - - - - - غصه می خوردیم اما بی تعب
مطرب خود می شدیم و تار خود - - - - - گاه حمال خود و گهوار خود
حالیا ماندست از ما پرده ای - - - - - آری ای حمال تن بد کرده ای
جانماز ما نمی دانم چه شد - - - - - آن سیادت ها نمی دانم چه شد
سبزی ما را ازین سفره که برد؟ - - - - - سبزی ما را مگر ابلیس خورد؟
سال ها بگذشت و آمد نو به نو - - - - - ای دریغ از حاصل فصل درو
زخم ما تن داد بر درمان غیر - - - - - خیر شر شد، شر ما هم گشت خیر
حال ما تسلیم فرمان می شویم - - - - - آن چه گویی شو به ما آن می شویم
راه آمین را بر چشم ما مبند - - - - - خشک شد گر چشم ما برما مخند
ما ضرر کردیم طی سال را - - - - - حسن خود دیدیم سوءحال را
ای خدا حال مناجاتی بده - - - - - مثل حلوا اشک خیراتی بده
با من از راه غضب داخل نشو - - - - - راست گفتم بر جفا مایل نشو
جان هرچه مرد ما را رو نکن - - - - - آب مانده را جارو نکن
مسجد ارگ تو شد دارالسلام - - - - - بر حسین و زینب تو هرشب السلام
الهی العفو
التماس دعا


87/7/1::: 8:27 ص
نظر()